خبرگزاری حوزه | انگار همین دیروز بود که در انتخابات سال ۹۶ رای خود را به صندوق انداختیم و پس از آن همه تبلیغات و دسیسههای رسانهای عاقبتهای تلخی برای ملت عزیزمان رقم خورد.
هرچه بود و هرچه شد، گذشت؛ اما اینکه بگوییم گذشتهها گذشته، از یک سو سخنی بسیار ناروا است؛ چرا که اگر جبهه انقلاب و به ویژه گفتمان انقلاب به معنای واقعی کلمه نخواهد و یا نتواند تغییراتی اساسی و مردمپسندانه در خود ایجاد نماید، باز هم شاهد «گذشتههایِ همیشه گذشته» خواهیم بود.
شاهد صفهای بیانتها، حرفهای پرمدعا و خلاصه «تا قیامت مذاکره» خواهیم بود؛ البته مقصود از مذاکره حتما پشت میز نشستن و صحبت کردن نیست، مقصود تفکر «مذاکرهای و انتظاری» است.
جبهه انقلاب برای یکبار هم که شده باید از گذشتههای خود عبرت بگیرد و با دست پُر، ادبیات نو، و مردمخواهیِ صریح به میدان بیاید؛ مثلاً کاندیدایِ نهایی انقلاب در انتخابات ۹۶ هرچند خوب گفت، اما با نهایت احترام، آن کشکش، غلبه، مردمخواهی و کاربلدیِگفتمانی و احترامی کوبنده را فاقد بود؛ گفتمان انقلابی نباید منحصر در بیانِ آرمانهای انقلاب و ائتلاف انقلابی باشد؛ بلکه این گفتمان با حفظ آرمانها و شعارها، باید همواره مردمپسند و مردمگیر باشد، مخاطب سیما یا مخاطب صدا باید عمقِ دلسوزی و روحِ تغییر را در صدای کاندید و نماینده انقلاب بهتمامه احساس کند.
نه فقط گفتار، بلکه جاذبه رفتاری و پاسخی روشن داشتن برای آینده مبهمی که مسئولان امروزی آن را در دل مردم نهادند باید داشت.
بنابراین نیروها و طرفدارانِ رسانهای و میدانی انقلاب هم باید از تبلیغاتی که جنسِ دوقطبی سازی و رویکردی تخریبی و دفعی داشته باشد دست بردارند، تا موجب ناامیدی مردم و رایدهی لجبازانه نشوند.
در هر صورت جبهه انقلاب باید با لباسی نو و گفتمانی نوین وارد بر کارزار انتخابات شود؛ باید به گونهای حاضر شود تا احیانا ماهیگیریها و موج پراکنیهایِ کاندیداهای رقیب، تبدیل به سکانداری، میدانداری و امتیازگیری انقلابیها شود.
البته چگونه بازیافتن جبهه انقلاب مباحثی گستردهتر و عمیقتر میطلبد، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر و به خصوص دو انتخابات اخیر_سال ۹۲و ۹۶_ ردپای گفتمانهایِ ردگمکُنانه و گفتمانهایِ مدرنِ کاذب در مغلوبیتِ جبهه خودی به مشام همگان رسیده باشد؛ به همین دلیل محور را باید «لباسِ نو و گفتمانِ نو» قرار داد؛ گفتمانی که با تکیه بر آرمان ها دارای چهرهای جذاب و مردمی باشد.
علی کردانی